سردرگمی سران جریانات فاشیسم فارسی و همچنین حامیان این رژیم از ملل دیگر .

در حالی که ملت فارس پشیمان از انقلاب µ· خود هستند،  و مجدد برای انقلابی دیگر آماده شده و به میدان آمده اند ، سران سیاسی ملت فارس هم خود سردرگُم شده اند و هم طرف داران خود در ملل اشغالی را نیز دچار سردرگمی کرده اند.
نمی شود حرفشان را باور کرد یا دم خروسشان را .از یک سو بخشی از سران ملت فارس بدنبال انتفال تاج رهبری به پسر شاه فقید هستند ، و در مقابل بخشی دیگر از ملت فارس خواهان انتقال تاج رهبری به مریم رجوی و مجاهدین خلق هستند ، و از سوئ دیگر عده ای نیز خواهان ماندن رهبری با همین فرمان ، اما به صورت حکومت فدرالی در جغرافیای فعلی ایران هستند ، و بخشی دیگر نیز خواهان همین رویه تا ظهور امام زمان با همین شدت و قدرت و جنایات هستند .در این میان در بین سایر مردم ملل تحت اشغال ایران نیز مردم عملا به سه گروه تقسیم شده اند ، که عبارت اند از  ، یک قشر بی طرف و خنثی ،دو قشر مزدور و حزب باد (که تنها بدنبال منافع شخصی خود حتی با زیر پا گذاشتن تمامی ارزش های انسانی اخلاقی هستند) و تمام سعی خود را در ماندن همین حکومت رهبری بکار می‌گیرند ، و سوم قشر آزادی خواه این ملل است که بخش اعظم مردم این ملل را شامل میشود، و با توجه به بیداری مردم در ابن برحه به ثمر نشستن تلاش این قشر قطع به یقین مهتمل خواهد بود.حال باز گردیم به بحث ملت فارس ، سران این ملت باری دیگر با یکدیگر متحد شده تا با توصل به تجربیات گذشتکانشان علاوه بر انتقال قدرت از رهبری به هر آنچه که خود مدنظر دارند ، چهار چوب جغرافیای فعلی ایران را نیز حفظ کنند. از این رو سیاست نرم را پیش گرفته اند ، ولی بجای پدرانشان که از قرآن و اسلام برای اهدافشان استفاده کردند ، اینان از دموکراسی و زبان بازی (چرب زبانی ظاهری) برای فریب ملل تحت اشغال و مردمانشان استفاده می کنند .می‌گویند در حکومت بعدی همه دارای حقوقی برابر و مساوی  و..... هستند حقوقی که خودشان هم در زمان گفتن آن برای ملل تحت اشغال خنده شان می گیرد.
اجرای دموکراسی در جغرافیای جعلی ایران برای من عجیب و بر اساس تجربیات تاریخی موجود امریست محال ،ما ملت کورد اکنون سومین حکومت فارس را در طول ±µ° سال گذشته در حال سپری کردنیم ، در هر دوره با دادن وعده های پوچ و دهن پر کن با نام خدا و قرآن ، مارا فریب داده و علاوه بر چپاول ثروت  ملت و سرزمین ما ، نسل کشی گسترده‌‌‌ی مارا نیز به اجرا گذاشته اند.
اکنون این یقین و باور قلبی و باور ملی ملت ماست که اگر کورد خواهان دموکراسی و هر آنچه که در این برحه حساس جغرافیای جعلی ایران از فعالان سیاسی خود ملت فارس که فریاد آن را می زنند ، تا چهار چوب جغرافیای جعلی ایران را حفظ کنند ، می باشد ، پس تنها راه و مقصدی که صحبت ها و شعار های خود این رهبران فارس را برای ما ملت کورد به ارمغان می آورد جدایی سرزمین های ما بعنوان کشور های مستقل از جغرافیای فارس می باشد ، چرا که هر نتیجه ای غیر از این محکوم به شکست است،  تجربه را تجربه کردن خطاست.