حکومتی که زیر بنای آن با دروغ، تزویر، فریب،اعدام و.... بزرگنمایی از دشمن فرضی که در واقع وجود خارجی نداشت پایه گذاری شد.
حربه ی اصلی این دیکتاتوری از ابتدا استفاده از دین برای سرکوب هر مخالفتی و چند قطبی کردن مردم بود که متاسفانه عامل اصلی پایداری آن تا به امروز بوده است. وقتی به 43 سال گذشته نگاهی بندازیم و مسائل را دقیق تر بشکافیم درمییابیم که چگونه از سادگی مردم برای رسیدن به اهداف شوم خود نهایت استفاده را برده اند. شیعه و سنی پاشنه آشیل این پلن برای جلوگیری از اتحاد مردم بود، به صورتی که بارها شاهد برادر کشی در بین شیعه و سنی بودیم، چه بسا خود مردم به واقعیت ماجرا واقف بودند اما عقل و فهم خود را بە جهل و خرافات باختند، دومین مسئله مهم تفرقه افکنی بین اقوام و ملل غیر فارس بود که یکی از اصلی ترین تاکتیک های این حکومت برای به بند کشیدن ملل غیر فارس و جلوگیری از اتحاد و طغیان آنها بود.
کورد و بلوچ..!!!
آری ملل غیر فارس کورد و بلوچ از متضررترین کلونیهای جامعه ی ایران در طول این چهار دهه و اندی حکومت جمهوری اسلامی در ایران بوده اند. مردمانی که بعضا از کوچکترین امکانات اولیه زندگی در قرن بیست و یکم بیبهره مانده اند و این خود یکی از سیاستهای کثیف جمهوری اسلامی برای به انزوا کشاندن و معرفی آنها به عنوان تروریست و تجزیه طلب به جامعه ی ایران بو د، اما نمیدانستند که در هیچگاه روی یک پاشنه نخواهد چرخید و ممکن است روزی این ظلمها منجر به طغیان شود و دامنشان را بگیرد. حال خوشبختانه مردم به خودباوری، آگاهی و بینش سیاسی لازم رسیده و برای خروج از زیر یوغ استعمار همچون آتش زیر خاکستر در حال شعله ور شدن هستند و مطمئنا با تکیه بر قدرت عقل و اندیشه آزادی در آینده ای نه چندان دور به حقوق پایمال و از دست رفته خود خواهند رسید.