راه به ثمر رساندن انقلاب ژینا از دیدگاه سازمان یاریکورد و اتحادیه انقلابیون کوردستان
ما عقیده داریم که انقلاب ژینا باید متولد می‌شد این حادثه تاریخی بوجود آمد ، در این شوڕش انقلابی و مردمی دو رویکرد جدی برای رژیم جمهوری اسلامی در ایران و احزاب سیاسی و مبارز در کوردستان و ایران ایجاد کرده است که هر یک باید در خود بازنگری داشته باشند که آیا می توانند جوابگوی مطالبات و خواسته های جامعه خود باشند یا بر خلاف جهت آب شنا می‌کنند ?!
بدون شک رژیم جمهوری اسلامی ایران، بر خلاف جهت آب شنا می‌کند، همانطوریکه شاهد بوده و هستيم نباید هیچ انتظار تغییری از رویکرد جنایتکارانه این رژیم داشته باشیم.
اما اگر هر دو طرف نتوانند بازنگری جدی بر خود و عملکرد خود داشته باشند، در میدان عمل قطعا محکوم به شکست بوده و خواهند بود.
انقلاب ژینا باید متولد می شد و ، برای تولد انقلاب ژینا بینش‌های زیادی شده بود و بسیاری از این پیش‌بینی‌ها هم درست از آب در آمدند و بسیاری از پیش بینی ها هم در عمل شکست خوردند.
آنهایی که شکست خوردند افرادی بودند که نتوانستند با این انقلاب مردمی همراهی کنند و در یک مسیر با خواسته‌‌‌های انقلابی مردم همراه باشند در جبهه مردم قرار نگرفتند در نهایت با شکست روبرو شدند.
متاسفانه رویکرد اخیر احزاب به سمتی پیش رفت که از خواسته ها و مطالبات ملت کورد فاصله گرفت، نزدیکی با پسر شاه و همفکران وی از اشتباهات بزرگی بود که برخی‌ها مرتکب آن شدند و صف خود را از ملت و خواسته‌‌‌های بر حق ملت جدا کردند
به باور سازمان یاریکورد و اتحادیه انقلابیون کوردستان، سازمان مجاهدین خلق ایران یکی از آلترناتیوهای قابل اتکا محسوب می‌شود.
سازمان مجاهدين و شورای ملی مقاومت تنها جهت فکري بوده و هستند که قاطعانه در مقابل استبداد دینی در ایران مبارزه کرده و در پی جایگزین کردن یک دولت دموکراتیک و کثرتگرا مبتنی بر جدایی دین از دولت هستند که برای آزادی های فردی و اجتماعی ارزش قائل هستند و ما هم بر این باور هستیم که سازمان مجاهدین در حقیقت تنها سازمانی ایرانی و سرتاسری است که از حق تعیین سرنوشت کوردها سخن گفته و آن را به رسمیت می شناسند و ما این سیاست سازمان مجاهدین خلق ایران را به فال نیک گرفته و امیدوارم که ما و دیگر احزاب سیاسی کردستانی با اتحاد و همبستگی در پی جبهه‌‌‌ی قوی و میهنی باشیم تا بتوانیم از شر جمهوری اسلامی نجات پيدا کرده و به حق و حقوق ملی خود دست یابیم .
جوانان کوردستانی هم قطعا به این نتیجه رسیده اند که ما حامل پیام واقعی انقلاب ژینا و ژن ژیان ئازادی هستیم و در تلاش هستیم تا این انقلاب را پیروز و پاینده نگه داریم و از همه جوانان کوردستانی از مکریان گرفته تا کرمانشاه و ایلام می خواهیم تا با مطالعه برنامه و پروگرام ما و برای زنده نگه داشتن و پیروزی این انقلاب، یار و یاور ما باشند.
باید انقلابیون واقعی به خود باوری برسند و نگذارند که انقلاب ژینا را از دستشان بیرون بیاورند و بعضی‌ها خود را صاحب این انقلاب معرفی کنند.!
صاحبان واقعی انقلاب ژینا، افرادی هستند که در کف خیابان حاضر هستند جان خود را فدای این انقلاب می‌کنند، و قهرمانانه تا این لحظه در مقابل رژیم جنایتکار ولایت فقیه مقاومت کرده و در حال مبارزه برای آزادی و عدالت سیاسی و اجتماعی خویش هستند. .
انقلاب ژینا، صفحه تاریخی بزرگی برای کوردها باز کرد و بعد از سالهای طولانی، کوردها فرصتی تاریخی برای خود مهیا کردند، فرصتی که سالهاست بدست نیامده بود.
کوردها همواره باید خود را آماده کنند تا بتوانند در برابر تاریخ ملت و میهن خود را در میدان مبارزه به درستی هدایت کنند و دوست و دشمن خلق کورد و خواسته‌‌‌های مردم کردستان را بشناسند و در دام شعار توخالی آنها اسیر نشوند تا در پایان بازنده بازی نشوند
اما تحلیل من این است که متاسفانه احزاب خسته کوردستان نتوانسته اند این وظیفه را بجا بیاورند تا در میدان عمل رو سفید باشند.
مانور سیاسی احزاب کوردی در کوردستان ایران، بسیار ضعیف است و این احزاب نتوانسته‌‌‌اند از فرهنگ منطقه گرایی بیرون بیایند تا بتوانند مکانیزمی ایجاد کنند که بر اساس آن یک رنگ و یک صدا در میدان مبارزه سیاسی و میهنی پیشرو باشند.
نشست های اخیر چند حزب کوردی، نشانه این فرهنگ شکست خورده 44 سال اخیر است، فرهنگی که سالهاست امتحان خود را پس داده و جز شکست دست آوردی دیگر برای خلق کورد نداشته و ندارد .
احزاب کوردی باید به این اتفاق نظر برسند که پیامی خطاب به مردم داشته باشند، اما آنها چه پیامی برای مردم و خلق مبارز کردستان داشته‌‌‌اند? آیا واقعا صدای جامعه کوردی بوده اند?
آیا احزاب کوردی متکی بر خود بوده اند یا همواره در انتظار اسرائیل و یا آمریکا هستند که اوضاع را تغییر دهند? تا به مردم فخر بفروشند?!
ما بر این باورم که تا فرصت داریم، باید جرات تصمیم گیری را داشته باشیم و با صراحت و با شفافیت با مردم حرف بزنیم و با مردم شفاف باشیم، نمی شود که هر یک از ما به یک سمت و سو و یک جبهه سراسری برویم و خودمان را در این فضا سردرگم کنیم و به جبهه سراسری و دست های خارجی متکی باشیم.
ما بعنوان اتحادیه انقلابیون کوردستان و سازمان یاریکورد، باور داریم که کوردها نمی‌توانند فرصت‌های مشابه به دست بیاورند و این فرصت ها به آسانی بدست نمی آیند و نباید هم این فرصت ها را از دست بدهیم، هر جریان و سازمانی اگر ایرانی باشد و یا غیر ایرانی باشد تا زمانیکه از کوردها حمایت کند، باید به او تکیه بدهیم و به او کمک کنیم تا گامی بزرگ برای پیروزی به نفع کوردها برداریم.
کوردها در جبهه ایرانی ها 3 جبهه را دارند، چپ ها متاسفانه دچار انشقاق های عمیقی شده اند و همین انشقاق ها باعث فاصله گرفتن زیاد آنها از یکدیگر و از ایران و از کوردها شده است و شانس مطرح شدن و موفقیت آنها بسیار کم است.
سازمان مجاهدین خلق اعتقاد به مسئله ملی خلق کورد و خودمختاری در آینده ایران برای کردستان دارد و ما این سیاست سازمان مجاهدین خلق را به فال نیک می گیرم و بر این باورم این سازمان می‌تواند بهترین آلترناتیو و بهترین جبهه ایرانی باشد که کوردها می‌توانند به نفع خود از آن استفاده کنند.
سلطنت طلبها و بازماندگان آنها دشمنان دیروزی و امروزی ملت کورد و دیگر خلقهای تحت ستم ایران بوده و هستند انتخاب کردن آنها و بودن در صف آنها خيانت است به انقلاب ژینا و خلق کورد.
در نتیجه خلق کورد باید در جبهه‌‌‌ی قرار بگیرد که حق و حقوق ملی کوردها در آن جبهه تامین و تضمین باشد ، با احساسی کردن مسائل و حلال و حرام کردن آنها، نمی توانیم انقلاب و شورش ژینا را به پیروزی برسانیم و خواسته‌‌‌های ملتمان را به کرسی بنشانیم .
ما بعنوان اتحادیه انقلابیون کوردستان اعتقاد و باور راسخ داریم که کوردها باید مستقل باشند و مستقل عمل کنند تا این رویای هزاران ساله کوردها را به امر واقع تبدیل کنند، ما باید از هر فرصتی که به نفع ملت کورد باشد استقبال کنیم و از آن حمایت و پشتیبانی کنیم.
از مردم کوردستان و خصوصا جوانان درخواست می کنیم که همراه و یاور ما برای به پیروزی رساندن انقلاب ژینا و سرنگونی رژیم ملایان و در نهایت آزادی خلقهای در بند جمهوری اسلامی ایران باشند.
سازمان یاریکورد و اتحادیه انقلابیون کوردستان به تمام باورها و اعتقادات مردم کوردستان با هر تفکر و سیاست دینی و گویشی احترام می گذارند و در راه خاک و میهن کوردها مبارزه می‌کنند.
یاریکورد خود را متعلق به تمام جامعه کورد و خلق کوردستان می‌داند با تمام گرایشات فکری و مذهبی متعلق نیست به منطقه و یا افکار خاصی کورد بودن و کردستانی بودن محور اصلی فکر و ئیدۆلۆژی سازمان یاریکورد است .
